بامعرفت ها 2
دوستانی که مایلند شعرهای ابوالفضل زرویی نصرآباد را از زبان خودش بشنوند می توانند فردا(چهارشنبه ۲۸ آذر) ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر به سالن حجاب کانون پرورش فکری کودکان واقع در خیابان حجاب مراجعه کنند.(کنگره ی شعر اجتماعی)
حال ادامه بامعرفت ها:
شعرم اگه سست و شكسته بسته است
سرزنشم نكن، دلم شكسته است
آدم دلشكسته، بش حرج نيست
شعر شكسته بسته، بش حرج نست
جيكجيك مستونم كه بود برادر
فكر زمستونم نبود برادر
تا كه ميفته دندوناي شيري
روي سرت ميشينه برف پيري
كميسيون مرگ ميشه تشكيل
درو ميشن بزرگتراي فاميل
از جمع بچهها، بيرون بايد رفت
مجلس ختم اين و اون بايد رفت
يه دفعه، همكلاسيها پير ميشن
همبازيها پير و زمينگير ميشن
الك دولك، الاكلنگ و تيشه
تو ذهن آدما عتيقه ميشه
ليلي و گرگم به هوا، دريغا
قايم باشك تو كوچهها، دريغا
رمق نمونده تا بريم صبح زود
پياده تا امامزاده داوود
بيحرمتي با معرفت درافتاد
يه باره نسل لوطيها ورافتاد
توي تنور خونهها كلوچه
بوي پياز داغ توي كوچه
چطور شد؟ تموم شد، كجا رفت؟
مثل پرنده پر زد و هوا رفت
***
سرزده آفتاب از پشت بوم
ما مونديم و يه قصه ناتموم
ادامه دارد...
